زیبایی و شأن وجودی آن نزد سهروردی

Authors

فاطمه شفیعی

علیرضا فاضلی

abstract

سهروردی برای حُسن که معادل زیبایی است، شأنی وجودی، یعنی مکانتی در نظام جهان شناسی خویش در نظر می­­گیرد. این موضع او می­تواند مدخلی برای ورود به مباحث زیبایی شناسی گردد. نوشتاری که در پی می­آید، جستجویی است برای یافتن معنای زیبایی و ویژگی­های آن، چنان که از سخنان سهروردی می­توان استفاده کرد. در این راه ابتدا مفهوم زیبایی و سپس شأن وجودی حسن و عشق مورد تدقیق قرار می­گیرد که از این تأمل خصایص عینیت، تشکیک و همبستگی با معرفت به دست می­آید. این ویژگی­ها می­تواند مفهومی به نام هنر اشراقی را پدید آورد که نتیجة پیوند روح هنرمند با عوالم بالاتر و عشق و شوق او به مبدأ اعلی است و دستاوردهای آن روگرفت و تقلید جهان برین است. چنین هنری که زاییدة عشق هنرمند به حسن و زیبایی است، والاترین هنرمندان را عاشقان خیر اعلی معرفی می­کند و نفس هنرمند و مخاطبش را از رکود باز می­دارد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

ربط و نسبت مفاهیم زیبایی و عشق نزد بوعلی و سهروردی

  بوعلی و سهروردی زیبایی را براساس کمال مفهوم‌سازی کرده‌اند. زیبایی حقیقی در آثار این دو فیلسوف از یک‌سو بر واجب‌الوجود، و از دیگرسو بر افعال و اخلاق و ملکات ارادی انسانی که منجر به سعادت نهایی شود، اطلاق می‌گردد. ابن‌سینا اصطلاح عشق ارادی را به‌میان آورده و مؤلفۀ ادراک را در آن اخذ کرده است. از آنجا که ادراک شامل انواع حسی، خیالی، وهمی، ظنی و عقلی است، عشق ارادی و زیبایی نیز دارای همین مراتب ...

full text

معرفت «ذوقی»سهروردی و مقایسه آن با «ذوق» نزد کانت

چکیده این تحقیق در صدد است تا به بررسی منابع فکری فلسفه سهروردی و بسط مفاهیم ذوق ، شهود، مشاهده و اشراق و در پایان به شباهت ها و تفاوت های حکمت بحثی و ذوقی به طور کلی پرداخته شده است.عدم مخالفت ذوق و بحث و جایگاه کلیدی ذوق نیز، نتیجه ای است که از تحلیل نظرات این حکیم در این فصل به دست می آید. مقایسه مفهوم ذوق نزد سهروردی و کانت در فلسفه مدرن، پایان بخش این تحقیق است. چکیده ا...

full text

شأن وجودشناختی هنر و صنعت نزد هیدگر

در مقام تعریف غالبا صنعت را مجموعه ابزار و وسایلی می­دانیم که توسط صنعتگر تولید شده است. همچنین است نگاه­مان به هنر؛ مجموعه آثاری همچون نقاشی، شعر و غیره که هنرمند آن­ها را به وجود آورده است. در نگرشی موجودشناسانه تعریف­های انسان­مدار از این قبیل صحیح هستند، اما اگر در پی ذات یا حقیقت چیز­ها باشیم و بخواهیم شأن وجودشناسانه آن­ها را تعیین کنیم تعریف­های صحیح کافی نیستند؛ چرا که ذات هر چیز عبارت ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
پژوهش های هستی شناختی

Publisher: دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی

ISSN 2345-3761

volume 2

issue 3 2013

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023